استاد پوهاند دکتر مجاور احمد زيار به تاريخ ٣١/٣/١٣١۵ خورشيدی مطابق ۵ اپريل ۱٩۳٧ ميلادی در يکی از روستاها واقع در دامنههای سپين غر(شنوار) به نام حصارک مربوط ولسوالی رود مزينه ولايت ننګرهار افغانستان در يک خانوادۀ بی بضاعت چشم به جهان کشوده است. در سن ٩ سالګی که هنوز شاګرد صنف سوم مکتب بود، از سا يۀ پدر محروم شده و با مادر و دو برادر کوچکش زندګی مشقتباری را تا پايان مکتب ابتدايۀ شش ساله متحمل ګرديده است.
در سال ١٣٣٢خورشيدی با ګذراندن امتحان شمول در زمرۀ شاګردان مستحق ليليه، چانس شمول در دارالمعلمين کابل را به دست آورد که تا سال ١٣٣٧ آن را به پايان رسانيد. سپس تحصيلاتش را در پوهنځی زبان و ادبيات پوهنتون کابل، در رشتۀ زبان و ادبيات پشتو تا درجۀ لسانس ادامه داد.
مدت چهار سال به حيث عضوی کادر علمی و تحقيقی پوهنځی ياد شده و موئسسۀ زبانشناسی مربوط به ګردآوری و پژوهش ګويش های حدود دوازده زبان بافلکلورهای مربوط در اطراف و اکناف کشور در چهارچوب پروژۀ اطلس زبانشناسی افغانستان از سوی يونسکو و زير نظر آريانشناسان اروپايی پرداخت.در پاداش همين فعاليت های پژوهشی سکالرشيپ کشور سويس رانصيب ګرديده، تحصيلات عالی تا بلندترين درجۀ اکادميک «دکترای ديفل» در رشتههای زبانشناسی عمومی، آريانشناسی و نژادشناسی در پوهنتون برن را به دست آورد.
تدريس در فاکولتۀ زبان و ادبيات را از سرګرفت و در عين حال مسئووليت ګردانندګی پس از برګشت از سويس در آ غاز سال ١٣٥١ خورشيدی (آوايل مارچ ١٩٧٢ ميلادی) کار مجلۀ وژمه و نشرات ديپارتمنت زبان وادبيات پشتو برايش سپرده شد.
پس از تحول ٧ ثور ١٣٥٧ مدتی رياست مرکز بينالمللی تحقيقات پشتو در اکادمی علوم افغانستان را با حفظ حقوق استادی پوهنتون به پيش برد. سپس رهسپار زندان پلچرخی ګرديد.بعد از رهايی از زندان به حيث عضو کميسيون احيای موزيم ملی و همزمان عضو کميتهء نظارت و کنترول نشرات راديو- تلويزيون واخبار و جرايد کار کرد.
به تعقيب آن رياست سازمان صلح و همبسته ګی و دوستی افغانستان را به عهده ګرفت.
از خزان سال ١٣٥٩ تا اواخر سال ١٣٦٢ خورشيدی به حيث رئيس فاکولتۀ زبان و ادبيات پوهنتون کابل ايفای وظيفه نمود. از سال ١٣٦٣ تا ١٣٦٥ به صفت استاد مهمان وظيفۀ تدريس افغانشناسی در شعبۀ آريانشناسی پوهنتون هومبولت برلين را به پيش برد. پس از برګشت به کشور باز هم وظيفۀ استادی در فاکولتۀ زبان و ادبيات را ادامه داد.
با سقوط حکومت دکتر نجيبالله و رسيدن مجاهدين بر سر قدرت در ٨ ثور ١٣٧١ کابل را همراه با فاميلش به قصد پشاور ترک ګفت. مدتی به حيث استاد و رهنمای پروګرام ماستری و داکتری در ديپارتمنت پشتوی پوهنتون پشاور اشتغال داشت و در ضمن کارهای پژوهشی ادبی، علمی و فرهنګی که در پهلوی تدريس از مصروفيتهای هميشګی اش به شمار ميرود، را درآنجا ادامه داده، و افزون بر مقالهها، شماری از کتابهای علمی و ادبی را به هزينۀ شخصی به چاپ سپرد. با وجود اين همه مصروفيتها علايقش را با پوهنتون کابل يکسره قطع ننموده، با تحمل نا هنجاری ها در کشور در پوهنځی مربوط، کار تدريس را تا اواخر سال ۱٩٩۵ ماهی يک هفته نيز به پيش برد.
اواخر سنبلۀ ١٣٧٥ مطابق ستمبر ١٩٩٦ با استفاده از ويزۀ قانونی از سفارت انګلستان در اسلامآباد رهسپار اين ديار شده و تا اکنون زندګی جلای وطن را با فاميلش در شهر پوهنتونی اکسفورد به سر ميبرد، ولی رشتۀ پژوهش های علمی از راه ارتباط وهمکاری با شعبات خاورشناسی پوهنتونهای اکسفورد، کيمبرج و لندن بيشتر از پيش ادامه داده و توانسته است، تا حال به تعداد ۳٨ اثر ادبی و زبانشناختی به چاپ رساند. ضمنا با شماری از نشريهها اعم از درون مرزی و بيرونمرزی و سايت های انترنيتی افغانی در تهيۀ مطالب و مقالاتی در ارتباط مسايل زبانی، ادبی و سياسی همکاری قلمی داشته و در همايش های مربوط شرکت جسته است.
.استاد زيار کار شاعری و نويسندګی را از صنف هشتم مکتب آغاز کرده و نخستين شعرش را به زبان فارسی در بهار ١٣٣٤ خورشيدی سروده و ازآن به بعد در مطبوعات کشور حضور فعالی داشته است. وی در مدت زمان پنجاه سال افزون بر ٢٠ دفتر شعر و داستان حدود ١٣٠ اثر مستقل که بيشترينۀ آن ها پژوهشهای ګويشی در بيش از دوازده زبان افغانی، در راءس پشتو و پارسی دری را تشکيل ميدهد، در قيد نګارش آورده است.
فعاليت ژورنالستی که. از سال ۱۳۳٨ خورشيدی يعنی ازسال اول تحصيلش در فاکولتۀ زبان و ادبيات از ګزارشګری روزنامۀ هېواد تا امروز ادامه داشته، از سر ګرمیهای فرعی ولی مستدام پوهاند زيار میباشد. درسال چهارم تحصيلی معاونيت و از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵٤ مسوؤليت (وژمه) و نشرات پشتوی فاکولتۀ ادبيات را به عهده داشت. زمانی نمايندۀ افتخاری روزنامۀ پيام ارګان نشراتی ح.د.خ.ا. در آلمان شرق بوده و دراين اواخرمسوؤليت پيشبرد نشريۀ دوماهۀ» نهضت ايندۀ افغانستان» را به دوش ګرفته است.
دکتر زيار از بابت شمار آثار پژوهشی و آفرينشی همراه با بيش از سه هزار مقالۀ علمی و ژورنالستيک به زبانهای پشتو، فارسی، آلمانی و انګليسی بالاترين رکورد بعد از علامه عبدالحی حبيبی در افغانستان را دارا ميباشد. شماری آثار مستقل که تا حال از وی به چاپ رسيده، به ٣٨جلد ميرسند، از جمله کتب درسی: تيزس دکترا(به زبان آلمانی)، دستور زبان پشتو، واژهشناسی پشتو، طرز نګارش معياری پشتو ، قواعد ويژۀ شعر پشتو، پشتو و پشتونها در روشنی زبانشناسی و فيلولوژی آريانی (ايرانی)، فرهنګ واژههای نو در پشتو با معادلتهای فارسی، عربی، اردو و انګيسی، فرهنګ سرينهها و پسينههای انګليسی- پشتو، زبان ادبی خوشحال خان خټک و غيره. از زمرۀ آثار آفرينشی ګزينۀ داستانهای کوتاه، يک رمان و ١٧ دفتر شعر.
از مقالات و تراجم مهمی استار زيار به زبان های پشتو، پارسی، انګليسی و آلمانی به ګونۀ زير خلاصه ميشود:
مختصری پيرامون وجه تسميۀ خراسان و ترکيبات اسمی زبان فارسی نشرشده در مجلۀ خراسان، ارګان نشراتی مرکز زبان و ادبيات دری اکادمی علوم افغانستان، پښتو زبان پښتونها به مثابۀ عمدهترين زبان اريانای شرقی(دومين جلد مجموعۀ مقالات سومين همايش پژوهش درفرهنګ باستان و شناخت اوستا، انجمن رودکی، پاريس ۱٩٩٨)، افغانستان مهد پيدايش نی، بلکه مهد پرورش فارسی دری است، از غلطی های مشهور ديرين تا واقعيتهای علمی امروزين نشرشده در «آريانای بيرونمرزی»، زبان، نقش و کاربرد ان- از روزنامه تا سايت انترنيتی، بازهم از رويات و ګومګو های تاريخی - ادبی تا موازين ساينتيفيک زبانشناختی در مورد خاستګاه زبان پارسی(به شمول ګويش های افغانی و تاجيکی)- دو مقالۀ اخير از مدتی به اينسو در سايت نهضت اينده، ټول افغان ان لاين ګرديده، ساختار اتنو- لنګويستيک افغانستان(به زبان انګليسی در مجلۀ بيا ض، دهلی)، لويه جرګه(به زبان آلمانی در ګاهنامۀ بيونې، المان شرق)، پټه خزانه. واقعيت دارد و ساختار واژګانی پشتو(به زبان آلمانی در فصلنامۀ پشتو مربوط اکادمی علوم افغانستان).
از جملۀ ترجمههای مستقل کتابی از آلمانی به پشتو مانند: د کنېشکاد سره کوتل ډبرليک، پښتانه او ورونه مليتونه و همچنان برګردان پټه خزانه به آلمانی باتحليل و تجزيۀ دستوری برای شارل کيفر افغانستانشناس فرانسوی. البته تراجمی که تا امروز به ګونۀ پراګنده در رسانهها از وی به چاپ رسيده، بیشمارند.
در راستای فعاليتهای علمی- فرهنګی ديګر پوهاند دکتر زيار همانا شرکت فعال وی در همايشهای علمی در داخل و خارج از افغانستان ميباشد، از جمله در دو همايش ساليانۀ« پژوهش در فرهنګ باستان و شناخت اوستا» در همبورګ المان و ګوتنبورګ سويدن در سالهای ١٩٩٨و ٢٠٠٠ميلادی. اشتراک در فستيوال ادبيات افغانستان در مسکو، ليننګراد، باکو، دوشنبه و تاشکند( شوروی) در جون ۱٩٨۰. ايراد لکچرها در پوهنتونهای دهلی، جواهر لال نهرو، حيدراباد، بمبی، عليګر و پنجاب هند. شرکت در چندين سيمينار اکادمی و ديپارتمنت پشتوی پوهنتون پشاور پيرامون وحدت املايې انشايی و کمپيوترايزيشن پشتو بين سالهای ۱۳٧۱ و ۱۳٧۵. تعداد مصاحبههای که پوهاند زيار از حدود سی و پنج سال به اين سو با رسانهها اعم از طباعتی و الکترونيکی در داخل و خارج از کشور انجام داده است، به صدها ميرسند.
شخصيت برازنده و چند بعدی پرفيسور زيار به مثابۀ استاد دانشګاهی (با پيشينۀ ٣٥ ساله)، زبانشناس، آريانشناس، ادبياتشناس، نژادشناس ، پژوهشګر، شاعر، نويسنده، فلکلورېست، ژورنالست، مترجم، منتقدادبی و اجتماعی... و در حال حاضر به منزلۀ يګانه متخصص ورزيدۀ زبانهای آريانی، اعم از باستانی، ميانګين و نوين در ميان دانشمندان و فرهنګيان افغانی، ايرانی و آريانشناسان غربی دارای نام و نشانی بوده، نيم قرن از زندګیاش را وقف شګوفايی و بالندګی دانش و فرهنګ ملی نموده است.
استاد دکتر زيار در راستای عيارساختن زبان مادریاش با معاير زبانشناسی نوين و بويژه آريانشناسی، نقش پيشاهنګانه داشته، بيشترينه سعی و تلاش را دراين زمينه به خرچ داده است. در عين زمان، يکی از نوګرايان و پايه ګذاران شعر نو،آزاد و سپيد در پشتو نيز به شمارميرود. چنا نکه شاعر و نويسندۀ برجسته آقای بيرنګ کوهدامنی طی يا دداشتی بر دفتری شعری شان «اند و ژوند» در سال ١٣٦٦ به اين ارتباط مينويسد :
« ... ګذشته ازين، دکتور مجاوراحمد زيار در راه تشکل زبان واحد معياری و ادبی پشتو و وضع دانشواژه های نوين پشتو در برابر برخی اصطلاحات و واژه های خارجی کوششهای با يستهی به سامان رسانيده است که بر ارباب علم و ادب پوشيده نيست. پوهاند دکتور زيار را ميتوان از پيشګامان شعر آ زاد پشتو دانست که از سال هاپيش قا لب سنتی را شکسته و در اوزان آزاد تجربه های کرده که راه اورا ديګران دنبا ل کرده اند. کوشش های اين زبانشناس شاعردر راه نجات شعر پشتو از ابتذا ل و توقف نيز درخور يادآوری است که با جسارت يک شاعر و منتقد نترس دراين راه هميشه مبارزه کرده است.»
سيد رفعت حسينی شاعرنامدار پارسی دری درارتباط توصيف شخصيت چند بعدی پرفيسور زيار اين قول يکی ازبزرګان دانش و خرد را به جای دانسته است که: «شعر کمترين فضيلت او است.»
استاد عبدالروؤف بينوا يکی از دانشمندان و شعرای سرشناس کشورما ضمن پيشګفتاری بر ګزينۀ شعریاش (ګلکڅونه ۱۳۶۶) مينويسد «که څه هم د شينوارو په (حصارک) کې پيداشوی دی، خو له کوشنيوالي څخه نه حصارېدونکی طبيعت لري. ځکه يې نو(زيار) ځانته تخلص ټاکلی دی چې د ده د تلاش، سعې، فعاليت او تجسس ښکارندوی دی... . څو کاله وروسته چې وطن ته راځي، د ژبپوهنې متخصص او د پښتو ژبې د ګړدود د وچ ډګر ستر ګړدودوال ځنې جوړ شوی او د نويو وييونو(لعتونو) په جوړولو کې يې هم لوی لاس موندلی وو...).
خاورشناسان آريانشناسی از جمله استاد مورګنستيرن (ناروی)، لازار و شارل کيفر(اعضای اکادمی فرانسه)، لورنس (آلمان)، پنزل(امريکا). نيز طی تقريظهايی بر تزس دکتورا و ديګر اثار پژوهشی در بارۀ زبانها و ګويشهای افغانستان، بويژه پشتو او را به مثابۀ زبانشناس و اريان شناس باصلاحيت و پشتکار افغانی در چهار دهۀ اخير ستودهاند. در ميان خاورشناسان ويژۀ آريانی - افغانی کمتر کسی سراغ مىشود که در کارهای پژوهشىاش در زمينه از آثار اين دانشمند بىبديل کشور ما سودی نجسته باشد.
دکتر زيار به ګونهيی که از آفرينشهای ادبی و نوشتههای انتقادی و اجتماعیاش پيدا است، يکی از مبارزين سرسخت چپی و انقلابی به شمار رفته، قربانیهای زيادی را برای رهايی مردم عقبمانده و بلاکشيدۀ کشورش از رنج و عذاب، درماندګی، بې فرهنګی و بدبختی متحمل ګرديده است. با آنکه با حزب دموکراتيک خلق افغانستان و رهبری آن، حتا در مدت زمان عضويتش سر سازګاری نداشته و آن را به هيچ وجه ايدال نميدانست، ولی قطب مخالف متشکل از ګروههای چپ و راست افراطی اعم از ماويستها، ملیګرايان دست راستی، سيکتاريستها... که محور اصلی آن را بنيادګرا يا ن مذهبی قرون وسطايی تشکيل مىدادند، به هيچ صورت بديل آن ندانسته و در مبارزه عليه آن خطر مرګ را بارها پذيرا ګرديده است.
از ايديولوژی مارکسيستی با بينش نقادانه و بشرخواهانه پيروی کرده، مارکسيزم دولتی طراز ستا لينستی و ماويستی که بدون ترديد شکستهای فاجعهبار کنونی را در جنبش چپی و انقلابی به سطح همهی جهان، به شمول کشور ما سبب ګرديده، يکسره مردود میشمارد.
بنا به همين بينش بود که وی پيوستنش را با پيشګامان«نهضت آيندۀ افغانستا ن» در همان سپيدهدم پايهګذاری آن در ٢۰۰۱ م. اعلام نموده، تا آرمان ديرينهاش را برای رهايی زحمتکشان کشور از ستم طبقا تی، فقر و تنګدستی تحقق بخشد.منبع
________________________________________
□ رهین، رسول، کی کیست؟ (در فرهنگ برون مرزی افغانستان - جلد دوم)، سوید: شورای فرهنگی افغانستان، چاپ ۱۳٨۶ ش.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر