فخرالدین خال بیکروزنامه نگار تاجیک
مثلث پارسی: آیا اتحاد سه کشور فارسی زبان ممکن است؟
نورسلطان نظربایف، رئیس جمهوری قزاقستان اخيرا در اظهاراتی اندیشه تاسیس یک اتحاد جديد میان کشورهای آسیای مرکزی را مطرح کرده بود.
قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان سه کشور آسيای ميانه هستند که در طرح آقای نظربايف از آنها نام برده شده است.
آنچه که در طرح آقای نظربايف مشخص است، اين است که در این اتحاديه، "کشورهای ترک زبان آسيای ميانه" در نظر گرفته شده اند و به همين دليل نامی از تاجیکستان که فارسی زبان است، برده نشده است. اگر چنین است، پس آينده تاجيکستان در اتحاديه های منطقه ای چگونه می تواند باشد؟ بسياری بر اين باورند که همگرايی سه کشور فارسی زبان منطقه، يعنی ايران، افغانستان و تاجيکستان، يکی از بهترين راههای ايجاد يک اتحاد منطقه ای جديد با توانايی های بالقوه است.
از نقطه نظر تاريخی، بسياری سرزمینی که در آن اين سه کشور پارسی زبان واقع اند، را "ایران بزرگ" می خوانند و همه جا به طور رسمی یا غیررسمی مردم ایران، افغانستان و تاجیکستان برادران خونی عنوان می شوند. اين سه کشور تاریخ، زبان، ادبیات و فرهنگ مشترک دارند و اسلام نيز در پيوند مردمان اين منطقه به همديگر نقش اساسی دارد.
سير تاریخ این سه کشور را می توان به یک لوزی تشبيه کرد که خطوط آن از یک نقطه آغاز می شوند، سپس این خطوط بتدریج از هم دور شده به دو نقطه مقابل می رسند و در نهایت باز به سوی یک نقطه مشترک نهایی حرکت می کنند و در آن نقطه به هم می رسند.
اما آنچه که بارز است اين است که به دلايل مختلف اين کشورها نتوانسته اند به ايجاد اتحادی قوی دست بزنند. ما از همديگر خیلی متفاوت شده ايم.
از سوی ديگر در جهان امروز، به نظر می رسد، همزیستی این سه کشور و ايجاد یک اتحاد نه تنها قدرتهای جهانی، نظیر روسیه و آمریکا را خوشنود نخواهد کرد، بلکه ظاهرا در کار خود ما نیز خلل ایجاد می کند
سرنوشت های جداگانه
می توان گفت که نقطه آغاز جدایی ما در قرن 15 ميلادی قرار دارد. بتدریج از نگاه دین و فرهنگ تفاوتهای چشمگیری میان ما به وجود آمد و نتیجه اش امروز هویداست: روش زندگی مان تفاوت دارد، ساختارهای سیاسی مان گوناگون اند، فرهنگ خود را نیز دیگرگونه در می يابيم.
در ایران بعد از یک "غرب زدگی" نافرجام به دولت اسلامی رسیدند. تاجیکستان بعد از سقوط کمونیسم در پی بنیاد یک جامعه "دنیوی" یا سکولار است. افغانستان از یک نظام شاهی و فئودالی در پایان قرن گذشته به "آغوش" درگیری های طولانی افتاد که تا کنون از آن کاملا بدر نیامده است
مرزهای زبانی
اکنون نمی توان با اعتماد کامل ادعا کرد که زبان فارسی عامل اصلی و قوی است که ما را به هم پیوند می دهد. در افغانستان یک مدت پشتونها پافشاری کردند که زبان مادری شان تنها زبان رسمی آن کشور باشد. این در حالی است که زبان موسوم به "فارسی دری" قرنهای متوالی نه تنها زبان رسمی بود، بلکه به عنوان زبان اصلی معاشرت برای همه اقوام و ملیتهای افغانستان اعم از پشتونها، تاجیکها، هزاره ها، ازبکها، بلوچ و ترکمانها خدمت می کرد.
آفریده های جلال الدین بلخی، شاعر و متفکر بزرگ، ترجمه بسياری از نوشته های امام اعظم ابوحنيفه، پايه گذار مذهب حنفی و نوشته های سید جمال الدین افغان، مدرنیست معروف جهان اسلام به همين زبان نگاشته شده و شهرت و محبوبیت کسب کرده اند.
در سطح ديگر آفرينش ها، آوازخوانهای معروف افغان همانند احمد ظاهر، ناشناس و دیگران، ستاره های موسیقی امروزی پشتو زبان از قبيل فرهاد دریا و صدیق شباب نیز عمدتا به همين زبان آثار خود را خلق کرده اند و می کنند
دامن فارسی چيده شد
تنگ کردن دامنه نفوذ زبان فارسی دری در عرصه سیاسی افغانستان امری تصادفی نیست، بلکه با روند تاریخی طولانی تنگ کردن جايگاه زبان فارسی در منطقه ارتباط دارد. تاریخ گواه است که مردم آسیای مرکزی، ایران، افغانستان، پاکستان، بخش هایی از هند و چین (جمهوری خودمختار سین کيان) اساسا علم و ادب را با زبان فارسی می آموختند و با این زبان می آفریدند.
آوردن نامهای علامه محمد اقبال لاهوری از پاکستان، میر علی شیر نوایی، پایه گذار ادبیات ازبک و عبدالقادر بیدل، شاعر پارسیگوی هند به عنوان نمونه کافی است.
ولی بعدتر دایره زبان فارسی در منطقه بتدریج محدود شد. در آسیای میانه این روند به تنزل دو مرکز بزرگ تمدن ایرانی: سمرقند و بخارا انجامید
تاجيکی، دری، فارسی
تازه ترين شهر جهان پارسی، دوشنبه، پایتخت تاجیکستان، تا زمان استقلال این کشور بیشتر به یک شهر شوروی می ماند تا تاجیکی.
در این جا زبان فارسی تاجیکی جای خود را به زبان روسی داد و در دایره خانواده و فرهنگ و ادبیات محدود ماند. مشهورترین آفریده های علمی این دوران، از جمله کتاب "تاجیکان" باباجان غفورف نخست به زبان روسی نوشته و بعدا به فارسی تاجیکی ترجمه می شدند.
تنزل بلخ و هرات و کابل به عنوان مراکز تمدن فارسی در افغانستان در اواخر قرن 20 نیز به آن منجر شد که بحثهای اولویت زبان پشتو و ثانویت زبان فارسی دری به میان آید. اکنون آخرین تکیه گاه زبان فارسی، همانا ایران است
بيم از مواد مخدر، کشنده اميد همگرايی
بالا رفتن تجارت مواد مخدر که سالهای آخر در افغانستان به چشم می رسد، مشکلات زیادی را به بار آورده است. امروز این کشور سه چهارم کل حجم مواد مخدر در جهان را تولید می کند و بر اساس گزارشهای سازمان ملل متحد، ميزان فروش مواد مخدر سالیانه 2.3 میلیارد دلار را تشکیل می دهد.
بر اساس اطلاع منابع مختلف حدود 50 درصد ترياک افغانستان در اروپا و روسیه به فروش می رسد. تنها در امتداد مرز مشترک تاجیکستان و افغانستان در قلمرو افغانستان دهها کارخانه تولید مواد مخدر وجود دارد.
در چنین وضعی ایران و تاجیکستان حتی اندیشه همگرایی با افغانستان را فراموش می کنند. برعکس، این دو کشور را لازم می آید نظارت بر مرزهای خود را تقویت کنند، تا در هروئین افغانی "غرق" نشوند.
مثلا، ایران همه ساله برای مراقبت از مرزهایش با افغانستان و پاکستان 900 میلیون دلار مصرف می کند.
سالهای آخر در مرزهای ایران با این دو کشور در جریان درگیری ها با قاچاقبران حدود 3400 نفر کشته شده اند. سال 2003 در مرزهای ایران 180 تن مواد مخدر مصادره شده است که پنج درصد آن را هروئین تشکیل می دهد. شمار معتادان به مواد مخدر در ایران امروز به 2 میلیون و 300 نفر نزدیک می شود. همین مشکلات را تاجیکستان نیز دارد
ناتو و آمريکا در میانه
موانع تازه ای پس از آمدن آمریکاییها و نیروهای نظامی ناتو به افغانستان به وجود آمد.
برخی از ناظران تحولات منطقه ای معتقدند که اگرچه رسما مقامات افغانستان از نزديکی روابط خود با ايران سخن می گويند ولی حضور آمريکا در اين کشور و با توجه به خصومت بين ايران و آمريکا در عمل سياست افغانستان درقبال ايران محتاطانه است.
به نظر عبدالرحیم وردک، وزیر دفاع افغانستان، تلاشها برای بنیاد چند پایگاه نظامی آمریکا در این کشور ادامه دارد. یکی از این پایگاهها باید در ولایت هرات ساخته شود که با ایران هم مرز است. با تاسیس اين پایگاههای نظامی موقعيت آمریکا در منطقه که سالهای زیادی با نظام اسلامی ایران اختلاف دارد، استوارتر می شود.
اما ایران از لحاظ عوامل تاریخی، دینی و جغرافیایی در افغانستان دارای نفوذی طبیعی است. از سوی ديگر، تعداد قابل ملاحظه تاجیکها و هزاره های پارسی گوی شيعی مذهب به همسایه غربی خود علاقه خاصی دارند.
در پی جنگ داخلی در افغانستان حدود 2 میلیون نفر از اتباع افغانستان به ايران پناه برده بودند. و در گذشته ایران چهره های سیاسی شناخته افغانستان، نظیر حکمتیار و اسماعیل خان، وزیر انرژی کنونی افغانستان را پناه داده بود
تاثير حضور آمريکا بر تاجيکستان
وضع موجود در افغانستان برای تاجیکستان نیز مشکلاتی به بار آورده است. استقرار آمریکاییها در افغانستان منافع بازیگر کلیدی منطقه، روسیه را که شریک استراتژیک تاجیکستان خوانده می شود، تهدید می کند.
با خروج نیروهای مرزبان روسیه، تاجیکستان را لازم می آید مشکلات مربوط به افغانستان را مستقلا حل کند. حالا که تاجیکستان به حفظ توازن میان قدرتهای جهانی دست یافته است، می توان اطمینان داشت که این خطرات جدی نیست. ولی با بهم خوردن این توازن تشنج اوضاع در کشور و منطقه اجتناب ناپذير خواهد بود.
ایران سیاست مستقل داخلی خود را دارد، اما سیاست خارجی بدون شک تحت تاثير تمايلات قدرتهای جهانی است. این که ایران نمی تواند به خودی خود برنامه هسته ای خود را به اجرا درآورد و این قضیه بستگی به رضایت اروپا و آمریکا نیز دارد، به نوعی بازنمای آن است که ایران توان به دوش گرفتن مسئولیت سرنوشت دو کشور ديگر فارسی زبان منطقه را ندارد .
تاسیس یک اتحاد کشورهای فارسی زبان منطقه نيز ممکن است برای همسایگان دیگر اين کشورها نیز ناپسند افتد، بخصوص ازبکستان که جمعیت تاجیک آن بسيار زياد است
اقتصادهای ناهمگون
میزان رشد اقتصادی کشورهای ما نیز گوناگون است. ایران با جمعیت حدود 70 میلیون یکی از کشورهای پیشرفته نه تنها در جهان فارسی زبان، بلکه شايد در کل منطقه است. بر اساس اطلاع "واحد اطلاعات" مجله اکونوميست چاپ لندن (The Economist Intelligence Unit)، مجموع تولیدات داخلی ایران در سال 2003 حدود 129 میلیادر دلار بوده است.
رشد تولیدات ناخالص داخلی ایران در سال 2003 بیش از 4.5 درصد، در سال 2004 برابر 4 درصد بود و امسال انتظار می رود 6 درصد را تشکیل دهد. بعد از فروپاشی شوروی، ایران با روسیه، آمریکا و چین برای نفوذ در آسیای میانه رقابت موفقیت آمیزی دارد.
برعکس، در افغانستان وضع اقتصادی سالم نیست. درباره تاجیکستان نیز همین نکته را می توان گفت. این که شمار زیاد مهاجران کاری تاجیک در خارج از کشور به سر می برند، بازنمای آن است که اقتصاد تاجیکستان به عوامل خارجی وابستگی زیاد دارد
ارزشهای سياسی متفاوت
ایران و افغانستان دولتهای اسلامی هستند، در حالی که تاجیکستان اصلا رو به ارزشهای غربی دارد. این کشور عضو جرگه کشور های مستقل همسود و سازمانهای دیگری مانند اتحادیه اقتصادی اروآسیا، سازمان امنیت و همکاری اروپا، سازمان همکاریهای شانگهای، سازمان همکاریهای آسیای مرکزی است که ایران و افغانستان در آنها عضویت ندارند.
این سه کشور همراه با کشورهای دیگر مسلمان تنها در سازمان کنفرانس اسلامی عضویت مشترک دارند.
از نگاه سیاسی با نظامهای اسلامی ایران و افغانستان ارزشهای دنيوی یا سکولار مغایرت دارند. به وارون این، در تاجیکستان به ارزشهای سکولاری که دولت دنبال می کند، ارزشهای اسلامی مغایر است.
رويهم رفته، اگر ابتکاری برای سازمان دادن اتحاد کشورهای ایرانی صورت بگیرد، باز هم این پرسش مطرح خواهد شد که کدام یک از اینها اولویت خواهند داشت: آیا تاجیکستان و ایران به افغانستان تبدیل خواهند شد یا افغانستان و تاجیکستان به ایران و یا برعکس، ایران و افغانستان به تاجیکستان؟
چه باید کرد؟
قبل از همه به دنبال پیاده ساختن تصمیماتی باید شد که قبلا صدا داده اند. مثلا، پروژه ساختمان راه آهنی که ایران و افغانستان و تاجیکستان را به هم می پیوندد، ساختمان نیروگاه آبی دشت جم که بخشهایی از مناطق شمال افغانستان را با نیروی برق تامین خواهد کرد.
مایه حیرت است که کشورهای ما با وجود ارزشها و منافع مشترک تاکنون حتی در یک سازمان منطقه ای کنار هم نیامده اند، چه رسد به ايجاد يک اتحاد
من با خواندن اين موضوع خيلی خوشحال شدم، "مثلث پارسی" چه نام قشنگی است. آرزو دارم که اين رويا به واقعيت تبديل شود. شيما نصيری - کابل
ما در ارزشهای اساسی واحد شريک و سهيم هستيم. ارزشهايی چون فرهنگ، زبان، تاريخ و سرنوشت تاريخی. فرهنگ ما، فرهنگ خردگرا و انسان گرا است. اين را روند تاريخی تکامل فرهنگ ما ثابت کرده است. فرهنگی که همه عناصر والای آن در خدمت انسان خردمند و خردمدار است. پس جای هراس ازاين طرح نيست. اگر اين نيت بزرگ انشا الله عملی شود، انسانهای هرسه سرزمين از آن بهره خواهند برد. گيتی پنجشيری - دانمارک
آنانکه می خواهند بگويند افغانستان پارسی زبان نيست در تلاشند تا آفتاب را با دو انگشت پنهان کنند، من در تمام نقاط افغانستان سفر داشتم ولی هيچگاه نياز پيدا نشد که به زبانی غير از فارسی متوسل شوم حال آنکه يک پشتون در بسياری از نقاط افغانستان مجبور است از فارسی استفاده کند. دوم به برادران ايرانی می گويم که مهاجرت افغانها به ايران فرصت طلايی برای تشديد اخوت ميان افغانها و ايرانيها بود اما متاسفانه آنقدر افغانها را تحقير کرديد که اکثريت فغانهای مهاجر از شما قلوبی آزرده دارند و نمونه های آن را در همين نظر خواهی هم می بينيد. اما به هر حال اتحاد هميشه زيباست به شرط آنکه تحمل وظرفيت آن وجود داشته باشد. حسينی - مزارشريف
اگر غرض از اتحاد سه گانه، رشد فرهنگ و زبان فارسی است، خيلی مفيد خواهد بود و همچنين مداوم خواهد ماند. اگرهدف آن، رشد افتصاد و همکاری های وسيعتر است، بايد افغانستان، ايران و تاجيکستان خود تدبير کنند تا از انکشافات منطقه ای عقب نمانند و کوشش کنند که با ديگران بپيوندند. اين امر نياز مذاکرات بموقع با کشور های مورد نظر دارد. تيمور - هالند
اتحاد اين سه کشور به نظر من در شرايط کنونی غير ممکن است. مداخله ايران در امور سياسی افغانستان از سالها پيش، می تواند يکی از دلايل عمده آن باشد. زبان به نظر من تعيين کننده اهداف و خواست های سياسی و اجتماعی نيست. آيا ايران تنها فارسی زبان دارد؟ نظر به موقعيت جغرافيای، در هر نقطه دنيا، زبان ها و لهجه های مختلفی وجود دارد و ما هرگز قادر نخواهيم شد که حتی يک کشور را روی يک زبان واحد گردهم آوريم، چه رسد به سه کشور. صديق - کابل
به نظر من چنين اتحاديه ای، يک گام برای پيشرفت و ترقی ميان سه کشورفارسی زبان خواهد بود. ولی زمانی می توان چنين اتحاديه ای را بنيان گذاری کرد که ايران و تاجيکستان خوشبختی خويش را در ويرانی افغانستان نبيند. کريم الله عصمتی - کابل
اقايانی که می گويند افغانستان يک کشور فارسی زبان نيست کافی است که توجه کنند که اگر در کشور افغانستان يک ازبک با يک پشتون که هر دو فارسی زبان هم نيستند بخواهند با هم صحبت کنند و يا معامله ای انجام دهند، با کدام زبان صحبت می کنند؟ مسلم است که با زبان فارسی. پس فکر اينکه افغانستان يک کشور فارسی زبان نيست را از سر بيرون کنيد. همچنين اظهاراتی از قبيل اينکه زبان رايج در افغانستان دری است و با فارسی فرق دارد هم در راستای اين سياست است. امين - هلند
از اين نظر خيلی خوشحالم، من و تو با هم باشيم -- هميشه توانمند باشيم. اميدوارم روزی شاهد چنين اتحادی باشيم. فيروزعلی صميمی - کابل
قند نيست، عسل نيست، دل ماست پارسی! آب اگرصد پاره گردد -- باز يکجا می شود.اين حقيقتی آفتابی است که خواهرمان سوفيا خيلی خوب گفته است: سه تن و سه شاخه از يک ريشه ايم. متاسفم از تنگ نظری و ترس بعضيها که حتی از طرح اين موضوع به وحشت افتاده اند. زبان پارسی عنصر والای فرهنگ والای آريايی است، فرهنگ صلح و تسامح و برابری که زرتشت پندار و گفتار و کردار نيکش را با آن نوشت. و کوروش کبير پايه گذار دفاع از حقوق بشر حد و مرز حريم اشخاص را با آن برای اولين بار در تاريخ بشريت ثبت کرد. اين آفتاب، همه را بارور ساخته از عرب باديه نشين تا برادران پشتونم از اين فرهنگ و زبان بهره ها برده اند و هنوز هم می برند... شجاعت اعتراف آن را داشته باشيم که حداقل در وطن ما هرچه آموخته ايم توسط همين زبان و از بزرگانی که با همين زبان سخن می گفته اند آموخته ايم. سخن از تشکيل اتحاد نظامی عليه اين کشور يا آن قوم و گروه نيست، بکله حرف برسر جمع آيی برادرانی که ناخواسته جدايشان کرده اند ميرود و اين حق طبيعی آنهاست که خداوند آفريدگار قلم را استدعا دارم به آنها استعانت آن را اعطا فرمايد که از حرف به عمل آيند. به اميد آن روز. خسرو - مونترال
با وجود همه بدخواهی های انيران کينه جو، به زودی روزی فرا خواهد رسيد که ما برادران همخون، دست در دست يکديگر، کشور اهورايی مان را به شکوه باستانی خويش رسانيم، مرز های ساختگی را بزداييم و ميهن را آباد گردانيم. برديا آرمند - تهران
چيزی نا ممکنی نيست، به اميد آن روز که اتحاد کنيم. چون که هر سه کشور از خطه آريانای کبير هستند من گمان می کنم که سه کشور می توانند متحدان خوبی برای هم باشند. ديگر اينکه سه کشور زمانی به کاميابی دست خواهند يافت که متحدانه در کنار هم بدور از کينه های گذشته و بدور از هر مساله ديگری، اول به عنوان يک انسان و بعد هم به دور از دين گرايی در کنار هم به يک قدرت بزرگ مبدل شوند. عزت الله - تهران
گويا بايد چيزهايی را به برخی دوستان يادآوری نمود: ۱ - ملتها با حکومتهای غير مردمی يکی نيستند، پس حساب بدرفتاری آنان را به پای مردم نريزيد. ۲ - قومی به نام فارس وجود خارجی ندارد آنچه هست زبان فارسی است. ۳ - درصدهايی که راجع به جمعيت فارس و ترک ارايه ميدهند کاملا متناقض و عاری از هرگونه سنديت است. ۴ - صورت مساله را نخوانده پاسخ ندهيد موضوع راجع به اتحاد سه کشور پارسی زبان است، ايجاد کشور فارسی زبان، خيالی بيش نيست و بيشتر زاييده تفکرات نژادپرستان است. پارس آبادی - خوی
دوستانی که میگويند ايران فارسی زبان نيست به نظرم بايست از تبريز بيرون روند تا با کشورشان بيشتر آشنا شوند. طبق آمارهای موثق نزديک به ۸۰٪ ايرانيان به زبانهايی هند و ايرانی سخن میگويند. همچنين در رابطه با افغانستان، پشتو و دری هر دو زبان هندوايرانی هستند و شمار متکلمين شان يکی است. زيرا که در افغانستان فارسی دری تنها زبان يک قوم نيست بلکه زبان چند قوم است. به انديشه من در اين اتحاد ما نمیتوانيم ساير ايرانيان همچون کردها يا پشتو زبانان را فراموش کنيم. علی
از ديد زبانشناسی زبانهای ايرانی کنونی شامل: ۱- فارسی نو ۲-آسی (استی) ۳- پشتو ۴- بلوچی ۵- کردی ميباشد{برگرفته از فرهنگ معين} در ضمن، با توجه به سازمانها و مجامع بر بنياد همزبانی چون اتحاديه عرب، جامعه فرانسه، آندی(اسپانيايی زبان)، کاريکوم و آنزوس(انگليسی زبان)، گروه، سازمان، انجمن يا پيمانی ميان کشورهای فراسی زبان اين منطقه بايسته می نمايد. آذرباد - تبريز
در صفحه ۷۵ کتاب تاريخ هرودت چاپ انتشارات دنيای کتاب، از زبان هرودت پدر تاريخ، در مورد ايرانيان اين گونه می خوانيم که: "ايرانيان خودشان را از تمام مردم دنيا برتر می پندارند و هيچ قوم و ملتی مانند ايرانيان زود و آسان راه و رسم بيگانه را فرا نمی گيرد". من خود به چشم خويشتن در اين مدتی که در ايران بودم اين موارد را ديدم و از نزديک لمس کردم که اين فرهنگ ايرانيان نه با افغانان و نا با تاجيکان سنخيت دارد پس تا ايران خود را درمان نکند راهی برای پيوند نخواهد بود. يحيی - قم
در جواب برادر عبيد الله از کابل که نوشته بودند فارسی زبانها در افغانستان اقليت هستند و افغانستان يک کشور پشتو زبان است ميگويم که درست است که پشتون ها از نظر تعداد نسبت به فاسی زبان ها بيشترند ولی در اينجا، موجوديت يک فرهنگ و پيشينه تاريخی ضروری و مورد بحث است. عبدالغنی ميرزايی - هرات
وقتی که عربها اتحاد خليج دارند، کمی دورتر اتحاديه اروپا رو به گسترش است، پس چرا ما اتحاديه پارسی زبانان نداشته باشيم؟ اتحاد رمز موفقيت است. وحيد - نروژ
دوری و دوستی، من به کلی مخالف اين نظر هستم. محمد عمر - کابل
به عنوان يک ايرانی فارس نژاد و فارسی زبان، همواره يکی از آرزوهايم بازديد از کشور تاجيکستان و سخن گويان شيرين زبان آن ديار بوده است. همواره علاقه مند به گردهم آمدن کشورهايی بوده ام که زمانی بخشی از قلمرو ايران بزرگ بوده اند. اما بايد در مورد چنين طرح هايی به چند نکته توجه کرد: در هيچکدام از اين سه کشور فارس زبان ها اکثريتی قدرتمند نيستند. البته در ايران بحث مسائل قومی (بيشتر ميان فارس ها و ترک ها) کمتر وجود دارد و اگر درگيری و نقشه ای برای سرکوب يک قوميت باشد بيشتر در سطح حکومت است و نه در سطح افراد عادی. بايد به جای تأکيد بر عنصر زبان بر عنصر تاريخ و فرهنگ و مذهب مشترک تأکيد کرد. در اين صورت قلمرو حداقل برای حکومت ايران، به غير از افغانستان و تاجيکستان، به کشورهايی مانند ازبکستان، آذربايجان، بحرين، امارات، عراق و حتی کشورهايی مانند پاکستان و هند و تانزانيا و ... می رسد. علی - تهران
به جواب آقای مليار که گفته افغانستان مملکت فارسی زبانان نيست بايد تذکر داد که به جز چند ولايت محدود، در کدام شهر ديگر افغانستان در دفاتر و ادارات و معاملات روزمره از مکاتيب پشتو و صحبت های پشتو استفاده ميشود؟ اگر واقعا نفوس شماری شود، فارسی زبانها اکثريت نفوس کشور را تشکيل می دهند. ما کاملا طرفدار اتحاد سه کشور فارسی زبان هستيم و اسم اين اتحاد بايد اتحاد آريانا گذاشته شود. ريحانه - کابل
اتحاد افغانستان،ايران، تاجکستان و سمرقند و بخارا درمان اصلی درد مردم آريا ميباشد. اين اتحاديه به وقوح پيوستنی است: هر کسی کو دور ماند از اصل خويش -- باز جويد روزگار وصل خويش. نصرالله احمدزی
آقايانی که در اين صفحه فرموده اند افغانستان کشور فارسی زبان نيست و فارسی زبان ها سال های پيش آمده اند من از آنها فقط يک سوال دارم: آيا دليلشان چيست که آنها فارسی را بلد هستند و اينجا ميتوانند نامه به فارسی بنويسند؟ من اهل افغانستان هستم و فقط فارسی بلد هستم. در هر نقطه افغانستان هم که سفر نموده ام به هيچ زبان ديگری نياز پيدا نکرده ام. فواد - نروژ
اتحاد سه کشورعمدتا پارسی زبان زمانی ممکن خواهد بود که ايرانی ها تنها به مذهب فکر ننکنند، برخی از اقوام در افغانستان بتوانند آموزش عالی کسب کنند و از فکرهای قبيله ای دور شوند و تاجيک ها از روسيه و تاثيرات فرهنگی آن نجات يابند. جاويد - کابل
کسانيکه از روی غلط فهمی می گويند که افغانستان کشور پارسی زبانان نيست، پس چه هست... شما فعلاً جهت بهبود زبان پشتو از واژه های قديمی فارسی دری استفاده می کنيد، پس چرا ما برای دفاع از زبان خود چنين نکنيم؟ اين زبان (فارسی) مورد استفاده اکثر اقليت های نژادی می باشد ما می توانيم تا وحدت کشور را با استفاده از دری حفظ کنيم. در رابطه با پيوند کشور های سه گانه پارسی گو بايد گفت که اولاً بايد کشور ايران از موضع سرسختانه مذهبی خود پائين بيايد. هوئيت ما تنها به مذهب خلاصه نمی شود. روابطش را با جهان بجای مذهب بايد بر اساس منافع اقتصادی و سياسی و اجتماعی پايه گذاری کند و اين روش ايران دقيقاً بر دو کشور ديگر پارسی گوی تاثير منفی داشته است. احمد - کابل
بسی رنج بردم درين سال سی -- عجم زنده کردم بدين پارسی -- نميرم ازين پس که من زنده ام-- که تخم سخن پراکنده ام. فردوسی بزرگوار وقتيکه ۱۱۰۰ سال پيش اين رسالت بزرگ را به فرجام رسانيد، منظورش نه تنها حفظ هويت فرهنگی و تاريخی قلمرو ايران بزرگ(آريانا) در برابر باديه نشينان بی فرهنگ کتاب سوز بود، بلکه هدفش ماندگاری درامتداد تاريخ بود. بدين مبنا بود که با صلابت و استواری اعلام نمود که ازين پس نمی ميرم، چون سخنی را کشت کرده بود که بيمه کننده او در تاريخ است. اگر به تاريخ نظر افکنيم، در طول تاريخ تجاوزگران هميشه نقطه ای را که آماج خدنگ دشمنی قرار داده اند، همين فرهنگ پربار و زبان شيرين و روان فارسی دری بوده است. زيرا هر ملتی را که زبان و فرهنگش را نابود کرده اند، خيلی به سادگی توانسته اند که آن ملت را منقاد خويش سازند. ازين رو اتحاد کشورهای دارای زبان و فرهنگ مشترک مانند افغانستان، ايران و تاجيکستان نه تنها ضروری است بلکه بيمه کننده ماندگاری اين فرهنگ و زبان در تداوم روزگار خواهد بود. سياوش مهرداد - مونترال
اين اتحاد بنا به دلايلی امکان پذير نيست. در ايران تنها ۳۵ درصد مردم فارس اصيل می باشند که کمتر از جمعيت ترکها (اعم از آذری و ترکمن و ..) است که حدود ۴۰ درصد می باشند. از طرفی در افغانستان نيز بيش از ۵۰ درصد مردم را پشتو زبانان تشکيل می دهند. بدين ترتيب ايجاد کشور فارسی زبان، خيالی بيش نيست و بيشتر زاييده تفکرات نژادپرستان است. ح . الف - تبريز
هر کسی کو دور ماند از اصل خويش -- باز جويد روزگار وصل خويش. من اين انديشه پاک آقای فخرالدين خال بيگ را به فال نيک می گيرم و فکر می کنم نياز زمان است که اين تقاضا را بار می آورد. مشترکات بی شمار از " خون " تا " فرهنگ " به ما اين اجازه را ميدهد که حداقل برای حفظ خودمان، برای حفظ فرهنگ مان که در معرض دسايس سنجيده شده درون مرزی و برون مرزی قرار دارد، بار دگر جمع آييم. با اين تذکر که خطری ازين ناحيه اقوام دگر منطقه و يا کشورهای ما را تهديد نمی نمايد. برتری فرهنگ ديرينه ما بهترين حجت برای اثبات اين مدعاست که ما در هزارساله ها با توسل به فرهنگ و دانش حکومت داشته ايم نه با خشونت و دگر زدائی. برادر همخون و هم زبان من آقای خال بيگ، ای کاش زنده باشم و اين آرزوی شما و ديگران را که چون شما می انديشند، برآورده بينم. از شمايم و با شما. به هرکاری که همت بسته گردد -- اگر خاری بود گلدسته گردد. احمد بهار چوپان - مونترال
از هر اقدامی که برای بهم رسيدن فارسی زبانان تاجيکستان، افغانستان و ايران و حتی هند، پاکستان، ازبکستان و عراق ميسر ميگردد بايد استفاده کرد. هرجا فارسی زبانانی هستند بايد به نوعی صدای مشترک خود را بيابند. در حال حاضر، ميتوانند يک سياست اينترنتی مشترک بسازند که بيانگر مسايل فرهنگی و زبانی تمامی فارسی زبانان باشد. آرش سامانيان
آيا جنايتهايی که در اردوگاههای پناهندگان افغان در ايران صورت گرفت، جايی برای اتحاد گذاشته است؟ يوسف - قم
من با مردم تاجيکستان آشنايی چندانی ندارم اما با افغانها از نزديک در تماس هستم و تفاوتی بين مردم ايران و افغانستان چه به لحاظ زبان و فرهنگ نمی بينم . اما از اتحاد اين سه کشور به دليل زبان مشترک استقبال نميکنم . در اين مورد بايد گفتار "مولانا" را پذيرفت که ميگويد: همزبانيها اگر شيرين تر است -- همدلی از همزبانی خوشتر است. از اين روی بايد در اتحاديه فرضی ما افقان و تاجيک و ترک و پارس و عرب و همه شرکت داشته باشند. م . سنجرانی - لندن
اگر مثلث فرضی شما پارسی باشد، با وجود اينکه شما مردم افغانستان، تاجيکستان و ايران را برادران خونی عنوان نموده ايد، به هيچ صورت يک چنين اتحادی ممکن نيست. چنين تصوری در قدم اول بی احترامی کامل به مردمان افغانستان و تاجيکستان است. اولا زبان مردم افغانستان زبانهای رسمی دری و پشتو است و مردم افغانستان به آن احترام ميگذارند و شما بی احترامی کرده ايد. به همين ترتيب مردم تاجيکستان هم زبان خويش را زبان تاجيکی ميدانند. اين ديگران اند که خود را گم کرده کدخدای خانه مردم تصور مينمايند و بر در و ديوار، مهر پارس و پارسی ميزنند. من فکر ميکنم که غير از کلمه پارس زير هر نام ديگری که احترام به حقوق ديگران و جدا از هرگونه افزون خواهی، اتحاد سه کشور متصور است. چاووش - مسکو
بسيار سپاسگذارم برای اين جستار ارزنده ای که پيش آورديد. من فکر می کنم اين اتحاد را نبايد بين پارسی زبانان محدود کرد بلکه کنفدراسيونی با الگوی اتحاديه اروپا برای ايرانی تباران شايسته تر می نمايد که بغير از ايران، تاجيکستان و افغانستان شامل گستره آران(جمهوری آذربايجان کنونی)، اوستيا در قفقاز، بحرين، سواحل شرق افريقا بويژه زنگبار، مناطق کردنشين و بلوچ نشين است. اين ليگ می تواند الهام بخش ايرانی تباران(پارسيان) هند، خليج فارس، عراق، سمرقند و بخارا باشد که مهر سرزمين مادری را به دل دارند. پس از بوجود آمدن اين جامعه است که ميتوان درباره مشخص کردن الفبا، گاهشمار و فرهنگستان مشترک تصميم گرفت تا ديگر سخنی از فارسی و فارسی دری و تاجيکی و... نباشد تا همه چون گذشته پارسی گوی باشيم. الف . س. آذری - تبريز
حقيقت اين است که ما ميراثبانان خوبی برای فرهنگ فارسی نبوده ايم، هنوز درد جناياتی که در اردوگاههای امثال سفيد سنگ (فريمان در ايران) صورت گرفت، بر گرده هايمان سنگينی ميکند هنوز طعم تلخ نگاههای تحقير آميز برادران خود (در ايران) را با تمام وجود می چشيم، برادر و خواهر فارسی زبان ايرانی من، ای همزبان نا همدل من! افغان هنوز برای تو انسان نيست او فقط زبان تو را ميداند پس بگذار مرا و بيش از اين بر زخمهای کهنه ام نمک نپاش که فقط چند صباحی می شود که فراموشی درد را تمرين می کنم. افغانی - کابل
اصلا با اين طرح موافق نيستم. ناصر - اصفهان
برادری که گفته است افغانستان از پشتونها است، به کدام دليل؟ افغانستان کشور مشترک همه است: فارسی زبا، پشتون، تاجيک، هزاره، ازبک، بلوچ و ديگر اقوام ساکن. پس چرا خودتان به فارسی پيام فرستاده ايد؟ احمد فواد جمشيدی - کابل
بعضی از دوستان اين طور عنوان می فرمايند که ايران کشور پارسی زبانان نيست و يا همين موضوع را در مورد افغانستان مطرح می کنند، من از اين دوستان اين پرسش را دارم که اگر ايران و افغانستان کشورهای پارسی زبان نيست، پس چرا ايشان موضع خود را به پارسی ارائه فرموده اند؟ آريا - قوچان (ايران)
تنها دموکراسی، سکولاريسم و اقتصاد آزاد بر مبنای سياست ملی می تواند همه ايرانيان را به هم آورد. مذهب زدگی و خرافات و عرب پرستی دشمن همبستگی ايرانيان است. اصطلاح "ايرانيان" يعنی فارسيان،تاجيکها، کردها، پشتونها، بلوچيها، آذريها، مازندرانيها، عراقيها، کردهای ترکيه و عراق و سوريه، پشتونهای پاکستان، ارمنيها. سينا - کولاب (تاجيکستان)
زيباست که گرد هم آييم، ولی ساده نيست و خوندل می طلبد. "کوه به کوه نمی رسد - آدم به آدم می رسد"، البته روندی بس طولانی خواهد بود و هموطنان پشتون ما نيز لازم نيست خودشان را ناراحت کنند، اين اتحاد ضرری برای آنها نخواهد داشت. مريم - هرات
سه تن و سه شاخه از يک ريشه ايم -- هم زبان و هم بن و هم پيشه ايم -- توس و بلخ و سغد و شيرازيم ما -- از پدر يک، مادر انبازيم ما -- اين زبان در کوه پامير آن بود -- در دماوند پارسيان را جان بود -- بلخ را با ناصرش حجت نمود -- رودکی را يار با عزت نمود -- سعدی و حافظ را ياد آوريد -- با حکيم توس دل شاد آوريد -- ما يکی و ما يکی و ما يکی -- می شويم باز هم يکی گرديم يکی -- اين قلمرو خطه مايان بود...خطه شاهان با ايمان بود -- راز جم را کی توان از ياد برد -- کورش دانا گرا را داد برد -- شاه سامان کيست؟ برگو ای پسر! -- از سنايی تا به مولوی گذر. خدا کند که ما فرهنگ پربارمان را در برابربی فرهنگيها وخود فراموشيها غرق نشويم. اين سرزمين يک کشور بوده و در آينده همان خواهد شد. به همت فرزندان دانا پذير ودانا انديشش. ميرزايی - سوفيا (بلغارستان)
در صورتی ممکن است که هر سه کشور حقوق بشر را بطور کامل رعايت کنند و دارای اقتصاد سالمی باشند که در جهت پيشرفت و پيشبرد رفاه اجتماعی و فراگير باشد. يعنی ممکن است روزی برسد که ما سه تا بشويم امپراتوری آريا، امپراطوری بزرگی که همه مردم از هر نژاد و رنگی و زبانی بتوانند در آن به آرامی و شادی زندگی کنند.... پشت درياها شهريست که درآن پنجره ها رو به تجلی باز است. رضا - پراگ
به جواب آقای مليار که گفته اقليت کوچک دری زبانان سال ها قبل به افغانستان مهاجرت کردند، بايد بگويم که شما اگر به تاريخ مراجعه کنيد، خلاف اين نظر را می بينيد. اتحاد ايران، افغانستان و تاجيکستان بايد بدون درنظرداشت مليت های چندگانه هر سه کشور صورت بگيرد تا باشد کمک به همديگر انجام داده باشند. فياض
به نظر من ايران کشوری نيست که بتواند با مردم افغانستان متحد شود زيرا مردم افغان رنجها وسختيهای بسياری از دولت ايران ديده اند. سامان - مشهد
دستاورد مردم وقتی با هم کار می کنند بسيار بيشتر از زمانی است که عليه هم کار می کنند. اتحاد يعنی همين. پريا - تهران
ايران شايستگی متحد بودن با افغانستان را ندارد چرا که سياستهای تبعيض آميزدولت ايران با افغانها با وجود زبان و فرهنگ مشترک، جايی برای دوستی باقی نگذارده است. حسن العسکری
من فکر می کنم که با اتحاد سه کشور فارسی زبان حداقل وضع مهاجرين بهبود يابد چون زمانی که خود من از ايران آمدم در افغانستان نمی توانستم دقيقا حرفای مردم خود را بفهم که شايد اين اتحاد راهی باشد برای بهبود نه تنها مسائل منطقه بلکه راهی برای پيشرفت زبان فارسی و از نظر مسائل سياسی نيز می تواند مفيد باشد، که حرف هم را می فهمند. احمد مومنی - باميان
ما کاملا طرفدار اتحاد سه کشور پارسی زبان هستيم تا بتوانند از منافع ملی خود در مقابل تجاوزگران مشترکا دفاع نمايند. عبدالله - کابل
آدمای متعصبی که غير از خود و قوم خود، ديگران را نمی بينند و ديگران را مهاجرينی برگشته از کشورهای همسايه می پندارند، مانع جدی در سر راه اتحاد کشورهای پارسی زبان هستند. هزاره نژاد - جاغوری
در صورت ايجاد يک پارچگی با ديگر برادران تاجيک، دری و فارس، فرهنگ و آداب و رسوم هر سه کشور با هم يکجا شده و زمينه رشد فرهنگی به ميان می آيد. جواد - کابل
اگر بشود که اين طرح آقای خال بيک که در روی يک کاغذ ترتيب گرديده است، به مرحله عمل برسد، البته نه تنها من بلکه همه فارسی زبانان و فارسی دوستان جهان از اين اتحاديه حمايت می کنند. بسی رنج بردم در اين سال سی -- عجم زنده کردم بدين پارسی. سيد احسان طاهری - کابل
از لحاظ فرهنگی، در آينده خيلی نتيجه مثبتی خواهد داشت و گامی مفيد به نظر من می باشد. اگر اتحاد صورت گيرد. عبدالستار - کابل
همواره يکی از آرزوهای من ديدن تاجيکستان و گفتگو با مردم خوب آن بوده است. اينک طرح همبستگی فرهنگی ميان سه کشور ايران، افغانستان و تاجيکستان نويد بخش آينده بهتری برای زبان و فرهنگ باستان هر سه کشور ميباشد. پرويز - تهران
ايران افغانستان و تاجيکستان بايد باهم متحد باشند و اختلاف ها خصوصاً ميان افغانستان و تاجيکستان بايد رفع شود. تميم امينی - کابل
من از اتحاد سه کشور پارسی زبان حمايت می کنم. معصومه حيدری - قم
اين اتحاد چگونه ممکن است، با علم بر اينکه ۳۵ ميليون از جمعيت ۷۰ ميليونی ايران ترک هستند؟ ثانيا، به نظر بنده با توجه به "ترکيب جمعيتی ايران" و "قدرت اقتصادی واستراتژيکی جمهوری آزربايجان و دولت ترکيه " اتحاد با اين دو کشور بيشتر به نفع ايران است. علی اميرخانی - خوی
زبان فارسی تنها افتخار و ملکيت فارسی زبانان نيست، بلکه افتخارات اقوام ديگر سرزمين ما در حکومتهای ابداليان، غزنويان، تيموريان هرات، سوری ها لودی ها نمادهای برازنده اين مدعا اند. اميدوارم روزی اکثريت مردمان غير فارسی گوی و فارسی گوی قبول کنند که همچو اتحاد به نفع همه ماست. همچنين مانع بزرگتر، حيله ها و نگرانی های قدرت های بزرگ جهانی و حتی کشور های منطقه از تولد دوباره يک ابرقدرت در مرکز آسيا خواهد بود. می دانيم که انگليس ها و روس ها در قرن ١٩ بساط زبان فارسی را در نيم قاره هند و آسيای مرکزی، برای تضمين سيطره خود بر چيدند و اين بار در برابر اين طرح احتمالی، يقينا که امريکا و متحد منطقه ای اش پاکستان در کنار دشمنان تاريخی اين اتحاد ( روس و انگليس) ايستاده و تا به قدرت نشاندن طالبان برای شکست اين اتحاد پيش خواهند رفت. امروزه کشور های مهم جهان با تشکيل اتحاد های مانند جامعه اروپا، ناتو، جوامع مشترک المنافع، جامعه عرب و غيره، زمينه تبارز و تعالی شان را مهيا کرده اند، چرا ما چنين نکنيم؟ ک . ع . بلخی - لندن
متاسفانه تا زمانی که موج بی خبری و نا آگاهی آميخته با تعصب های کور وجود داشته باشد، اين اتحاد و همکاری مشکل است. در دنيايی که همه به دنبال تشکيل اتحاديه و کمرنگ کردن اختلافات هستند تا به امکانات بيشتری دست بيابند، متاسفانه عده ای در سرزمينهای ما به ايده های قوم گرايانه و عقب افتاده خود می پردازند. ما همه وامدار فرهنگ آريايی نياکان خود هستيم و کرد و بلوچ و تاجيک و آذری و افغان و لر و گيلکی، همه ميراث خوار يک فرهنگيم. اختلاف لهجه های ما اختلاف نژادی نيست و ما نبايد فريب تبليغات بيگانگان را در جهت تضعيف مان بخوريم. خليل - ونکوور (کانادا)
برادران افغان و تاجيک ما بدانند که ايرانی ها هرگز برتری خواه نيستند. اگر به لطف خدا روزی چنين اتحادی ايجاد شود هر سه ملت بايد از حقوق مساوی برخوردار باشند و اين يک نکته ضروری است که خيلی ساده با دقت در تدوين قرارداد بين المللی اتحاد می توان از برتری خواهی يک ملت نسبت به دو ملت ديگر جلوگيری کرد. پس برادران افغان و تاجيک ما از اين اتحاد نهراسند و بدانند کسانی که با چنين اتحادی مخالفت می کنند دشمنان ما هستند و از قدرت يابی ما می هراسند. همچنين بدانند که چنين اتحادی به هيچ وجه نبايد به عنوان نفی حاکميت يکی از دولت های مورد بحث تلقی شود. يعنی هر سه دولت بايد همچنان برقرار باشند ولی در اتحاد با يکديگر ( چيزی همچون اتحاديه اروپا ). در مورد اظهار نظر افراد بی اطلاعی که ادعا می کنند ايران يک کشور پارسی زبان نيست بايد عرض کنم بهتر است کمی بيشتر تاريخ مطالعه کنند... آنچه سه ملت ما را به هم پيوند می دهد ( حتی اگر حرف دشمنان را در مورد تفاوت زبانی باور کنيم ) همبستگی نژادی و فرهنگی است. وانگهی، فراموش نکنيم که ملت های متمدن و صاحب انديشه در جهان امروز برای اتحاد و قوی شدن سعی می کنند نکات تفرقه انگيز را فراموش کنند تا به آسايش اقتصادی - اجتماعی برسند. اروپاييان را بنگريد که با وجود اختلاف های شديد فرهنگی- نژادی - زبانی، تنها چند دهه پس از دو جنگ جهانی خانمانسوز به اين نتيجه رسيدند که در جهان امروز برای موفق شدن بايد متحد شوند. بياييد يک بار هم که شده از تجربه چنين ملت های خردمندی بهره گيريم و حتی اگر تفاوتهايی بينمان هست ( که واقعاً در حد ناچيزند) فراموششان کنيم و با اتحاد خود يک نيروی قوی ايجاد کنيم که به آسايش اقتصادی - اجتماعی هر سه ملت همخون بيانجامد. به اميد آن روز. خسرو - ژنو
آن کسی که گفته افغانستان کشوری فارسی زبان نيست، پس چرا خودش فارسی صحبت می کند؟ جمشيد - مونترال
افغانستان يک کشور فارسی زبان نيست، فارسی يک زبان اثری (تاثيرگذار) بود، اما اکنون زبان فارسی از اثريت (تاثيرگذاری) افتاده است. ايران و تاجيکستان هم هيچ وقت نمی توانند دوست افغانستان شوند، چرا که آنها در مذهب، کلتور (فرهنگ) و جغرافيا با افغانستان فرق دارند فرقهای ديگری هم هست. آرش - نروژ
اتحاد سه کشور فارسی زبان در واقع تنها به اتحاد فارسی زبانان دلالت نمی کند. اين اتحاد همه اقوام ايرانی (آريايی) است، اعم از فارسی زبان و غير فارسی زبان. در چنين اتحادی، همه اقوانم آريايی يا ايرانی، فارسی زبانها، پشتونها، کردها، آذريها، بلوچيها، تالشيها، گيلانيها، لرها و غيره به حقوق برابر سياسی و مدنی دست خواهند يافت. هر کدام از اينها از خودسالاری نيز برخوردار خواهند شد. در چنين اتحادی البته برای پشتونها و بلوچهای پاکستان و فارسی زبانان ازبکستان و آذريها و تالشيهای آذربايجان سابق شوروی و عراقيها نيز جايگاهی ويژه در نظر بايد داشت. نبايد فراموش کرد که زبان فارسی تنها زبان فارسی زبانان نيست، آن زبان عمومی همه اقوام ديگر ايرانی نيز هست. اسفنديار - دوشنبه تاجيکستان
من در فخرم (افتخار می کنم) که سه دولت اسلامی با هم مثلث مانند متحد شوند، من در اين باره چه بگويم؟ امان الله عبدالجليل - مکه مکرمه
تعصب چشمان بينا را کور و گوش های شنوا را کر می کند، مخاطب من آن آقايی است که می گويد افغانستان کشور فارسی زبانان نيست، همگرايی فارسی زبانها زمانی تحقق خواهد يافت که از اين انديشه ها از بين برود. تيمور شاه کابلی
متلسفانه تعداد دری زبانان در افغانستان خيلی کم است، بيش از نصف جميعت را پشتو زبانان تشکيل می دهند و شماری هم به زبان های ترکی صحبت می کنند، لذا اين گونه بحثها، به جای اينکه به اتحادمان کمک کند، باعث تحريک اين اقوام و زبانها می شود. نجيب - کابل
اگر در پس اين نظريه، افکار نشناليستی (ملی گرايی) و بنيادگرايی مذهبی پنهان نباشد، اين ثظريه قابل مطالعه و تحقيق ميباشد. جاويد جويا - لندن
آقای خال بيک عزيز! من با اين نظر، نه تنها موافقم، که از آن صميمانه پشتبانی خواهم نمود. البته اين طرح را تداوم نگرشی ميدانم که برای نخستين باردر فروردين (حمل) ۱۳۷۴ خورشيدی در دفتر يکی از دوستان ايرانی هوادار ايران بزرگ در جمعی از خبرگان اين شيوه نگرش را (بمثابه اصل اساسی راه ماندگاری جامعه پارسی گويان)، ارايه داشتم، که بازتاب فشرده اين نظر، در هفته نامه توانا در ايران و روزنامه جمهوريت ارگان نشراتی حکومت تاجيکستان چاپ گرديده است. درآن روزگار، نامی راکه من گزيده بودم "مثلث ايتا(ايران، تاجيکستان و افغانستان)" بود. حتی اين نام را در مهر(بنياد فرهنگ سينا)، که موسس آن در کابل خودم بودم به حيث يک ضرورت و نياز روانی حک کرده بودم ... البته اين طرح که از محتوای بيشتر و گسترده ای برخوردار بود و راههای اساسی که به منافع ملی اين سه کشور صدمه نزند و بهانه ای به دست بد انديشان تاريخی ما ندهد، توضيح گرديده است، که مجال آن در اين دريچه تنگ بی بی سی نيست. فقط پيشنهادم به شما دوست بزرگوار اين است که من از شما و نيت شريفانه شما در راستای تداوم هويت و ماندگاری زبان شرين فارسی- دری و حفظ آن از گزند دسايس برنامه ريزی شده زمان و بدخواهان کهنه کار بين المللی، قدردانی نموده، برای شما نه تنها از يزدان پاک آرزوی پيروزی مينمايم، که در اين راه همسفرخوب شما خواهم بود. جمال الدين سينا - مونترال
مجموعه جغرافيايی به نام ايران بزرگ يا آريانا، مرا م و هدفی بوده است که فردوسی بزرگ زيربنای آن را گذاشته است، اما تطاول ترکها، مغولها و انگليسها در فرايند تاريخ، مانع ايجاد اين قلمرو آرمانی ما شده است. بدون شک به دلايل متعدد اين آرزو هيچگاه تحقق نمی پذيرد، زيرا جمهوری اسلامی (ايران) با همه ساز و بر گ تئوريکی اش در ميان لايه های مذهب پنهان گرديده و می خواهد از عنصر تشيع گرايی جهت پاسداری از ارزش های انقلاب اسلامی استفاده نمايد. در افغانستان به دليل نداشتن اقتصاد همپا با ايران، مانع قدرتمند اين آرزو خواهد بود. سيروس احمد بدخشانی - کابل
خوشم نمی آيد. ياسمن - تهران
دولت ايران در حال حاضر مشغول نابودی ديگر زبانهای ايرانی از جمله کردی است. ايران بيشتر به درد تجزيه می خورد تا ترکيب (اتحاد) جديد. کژوان - سقز (کردستان ايران)
نه نه نه! اينها همه سياستهای بزرگی طلبانه ايران است که هرگز عملی نخواهد شد. مراد - تورنتو
ايران بزرگ تشکيل خواهد شد اما نه فقط با حضور کشورهای فارسی زبان، بلکه کردها و ترکها نيز عضوی از ايران بزرگ تر بوده اند و خواهند بود. علی - تهران
مثلث پارسی مرحمی خواهد بود بر زخم های پيکر آريانای کبير. تاريخ، زبان، ادبيات و فرهنگ مشترک آريا در چنگ مرزهای جغرافيايی اسير مانده و پيوند اين سه پارچه يک پيکر، تولد دوباره آريانا را با مدنيت غنی بر جغرافيايی اين کره خاکی به ارمغان خواهد آورد. آرين - کابل
زبان هر سه کشور ايران، افغانستان و تاجکستان پارسی (Persian) است. نمی دانم چرا اکنون سه نام گوناگون به آن داده ميشود: دری، پارسی و تاجيکی. اين قضيه را به نظرم کسانی طرح کرده اند که از اتحاد کشورهای پارسی زبان هراس داشته و دارند. اين سه ملت بايد اختلاف های جزيی و مقطعی را کنار گذاشته و با آگاهی از دسيسه ها برای اتحاد و پاسداری از فرهنگ غنی و کهن خود بکوشند. پژمان - شيراز
در افغانستان فارسی اقليت است و اقليت نمی تواند مثلثی بسازد، افغانستان وطن فارسی زبان نيست، بلکه بشتو زبان است. عبيدالله - کابل
موافق اتحاد هستم. مصطفی - شيراز
به هيچ صورت نميتوان ايران را از جمله برادران خاک افغانستان دانست. برخورد غير انسانی دولتهای ايران و پاکستان در مقابل مردم مهاجر افغان از ياد ها نخواهد رفت. جاويد - فرانکفورت
جمع شدن اين سه کشور پارسی گوی به شکل فرهنگی ممکن است و نه به شکل سياسی آن. آنچه که در نوشته فوق هم آمده نشان می دهد که اين کشور ها اختلافات زيادی نسبت به مشترکات هم دارند و اين اختلافات زمانی شدت خواهد يافت که منافع ملی کشورها در چالش با يکديگر قرار گيرند. متاسفانه وضعيت سياسی کشورها و جهت گيری منفعتی هريک از اين کشورها از يک سو و برتری خواهی ايرانيان نسبت به دوکشور ديگر و مشکلات داخلی دو کشور افغانستان و تاجيکستان روز به روز بر عمق اين اختلافات افزوده و احتمال اتحاد آن ها را کمتر می سازد. علی احمد - کابل
افغانستان يک کشور فارسی زبان نميباشد. اقليت کوچک دری زبان در افغانستان زندگی ميکنند که در ساليان قديم از کشور های همسايه به افغانستان مهاجرت نمودند. و نيز در ايران ۴۰ در صد مردم فارس و ديگران عرب، کرد، بلوچ و ترک ميباشند. مليار - کابل
جای بسی خوشحالی است که مردم پارسی زبان با هم متحد شوند، به اميد مملکت يکپارچه پارسی زبان. فرشيد - تهران
اگرچه اکثريت مردم افغانستان از هر مليت و قومی که هستند به زبان فارسی دری تکلم ميکنند، ولی پشتونها و بخصوص آن ملی گراهای پشتون با اين کار (اتحاد سه کشور پارسی زبان) بشدت مخالفت خواهند کرد چرا که در زمان شاهی در قسمت ترويج و انکشاف زبان پشتو تلاشهای زياد صورت گرفت در حاليکه نه تنها در گسترش زبان فارسی دری کوشش بعمل نيامد، بلکه بصورت عمدی کلمات خارجی داخل آن گرديد.حالاهم بدون در نظر گرفتن گذشته تاريخی و غنی بودن زبان فارسی، روی همين سياست برتری طلبی، هم قانون اساسی و هم دولت بزبان پشتو اهميت بيشتر داده است ورنه اين يک نظر خوب است و تأسيس چنين اتحاديه ای امکان پذير ميباشد که هم منافع اقتصادی و هم فرهنگی بين اين سه کشور ببار خواهد آورد. حسن - لندن
دريغ ودرد که خود را و نياکان مشترکمان را فراموش کرده ايم و امروز چنان از هم دور شده ايم که انگار نه انگار که از يک ريشه و تباريم. بايد خون گريه کنيم. من اميدی به دولتها ندارم. سود اينها درهمين دوری است. حسين فرهنگ مهر - تهران
مشترکات زيادی مثلث فارسی را بهم پيوند می دهد: کيش مشترک، زبان و فرهنگ مشترک و سابقه جغرافيايی- تاريخی مشترک، سه زاويه اين مثلث را محکم می سازد و زمينه را برای اتحاد رسمی ايشان مساعد می نمايد. البته مشکلات درونی ملت های ايران، افغانستان و تاجيک آنچنان نيست که داعيه خود جوش اتحادشان را کم رنگ نمايد، خوشبختانه زبان فارسی دری در کل افغانستان تکلم می شود، فارسی تاجيکی تاجيکستان نيز رو به تداول است، ايران که پيشرو همه فارسی زبانان است، بدين سان فقط بايد منتظر گذشت زمان بود تاانگيزه اتحاد ما قوام پيدا کند. شجاع مستقل - کابل
واقعا ما بيش از آنکه تلاش کنيم که خود را با عربها به نوعی برادر نشان دهيم بايد بدانيم با وجود تمام احترامی که به برادران عرب خود می گذاريم پيش از آن اصالت ايرانی بودن خود را فراموش نکنيم که غرورآفرين تر است. پنداشتی که ريشه پيوند من گسست -- در قلب من هزار خراسان نهفته است. هادی قمی - دامغان
ايران چکونه می تواند در اتحاد سه کشور فارسی زبان شرکت کند در حالی که بيش از ۷۵ درصد از مردم آن غير فارس هستند در شرايطی که ساير مليتهای ايران سرسختانه دنبال احيای فرهنگهايشان می باشند. ت . الف - تبريز
نبايد عجله کرد و بايد اجازه داد که کليه مردم فارسی زبان به اين ايده زيبا برسند. در اين مرحله بزرگان قوم بايد اين ايده را پرورش دهند تا فراگيرشود. م . ح. حافظ - شيراز
به نظر من در اين دنيايی که فعلاً مرزهای جغرافيايی بوجود آورده است منافع ملی بر هر چيزی می چربد. همخونی و همزبانی و غيره همه شعارند و هر مملکتی به شدت و حدت دنبال منافع خويش است و برای بدست آوردن آن همکيشی و همخونی را زيرپا می گذارد. اگر کشورهای همزبان به خاطر اين همزبانی و فرهنگ مشترک حاضر به همکاری و کمک به همديگر هستند از جمهوری اسلامی ايران می پرسم که به مهاجرين افغان مقيم آن کشور طی بيست و چند سال گذشته چه خدمتی کرده است جز آنکه آنان را از تمام حقوق يک مهاجر محروم کرده اند؟ سيد سرور - کابل
نياز ما تنها به اتحاد با فارسی زبانان نيست بلکه با تمام جهانيان است. امينی - همدان
به نظر من اتحاد و نزديکی مسلما در بلند مدت به سود اقوام فارسی زبان است، همانطور که تجربه ديگر ملل به ما نشان داده، در اروپا کشورهايی که تا چند دهه پيش همواره مشغول جنگ بودند، روز به روز در حال نزديک شدن هستند. آنگاه ما که برادران يکديگريم اينگونه دور افتاده ايم. به نظر من کم کاری سياستمداران و دخالت دولتهای ديگر موانع اين نزديکی است که بايد با آنها مقابله کرد. اختلافات کوچکتر از آنند که به چشم آيند. فريد - شهررضا